اعمال مشترک شب‌های قدر

اعمال مشترک شب‌های قدر

اعمال مشترک شب های قدر

 

اعمال مشترک شب های قدر اعمالی است که در هر سه شب قدر انجام می‌ شود و به اعمال مشترک شب های قدر معروف است.

اعمال مشترک شب های قدر :
۱) غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.


۲) خواندن ۲ رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره‌ی توحید را خوانده و بعد از نماز هفتاد مرتبه گفته شود: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ.


۳) قرآن مجید را باز کرده و در مقابل خود گذاشته و دعای زیر را بخوانید و بعد از آن حاجت خود را از خدا بخواهید.



خواندن دعای الهم انی اسئلک از اعمال مشترک شبهای قدر است

 

۴) مصحف شریف (قرآن کریم) را بر سر گرفته و مناجات زیر را بخوانید و بعد از آن حاجت خود را از خدا بخواهید: 


احیا داشتن در شب های قدر باعث آمرزش گناهان می شود

 
۵) زیارت بارگاه امام‌حسین(ع) و خواندن زیارت آن حضرت:


 خواندن زیارت امام حسین در شب های قدر از فضیلت بسیار برخوردار است

 
۶) احیا داشتن (بیدار ماندن و عبادت کردن) در این شب‌ها. در روایات بسیاری از پیامبر(ص) و معصومین(ع) نقل شده است هر کس شب قدر را احیا کند، گناهان او آمرزیده شود.


۷) فضیلت و پاداش بسیار دارد که صد رکعت نماز خوانده شود و بهتر است که در هر رکعت بعد از سوره‌ی مبارک حمد، ده مرتبه سوره‌ی توحید خوانده شود.


۸) خواندن دعای زیر و طلب بخشش و رحمت از خدا برای گشایش امور مسلمین و خلق خدا:


 خواندن صد رکعت نماز در شب های قدر فضیلت و پاداش بسیار دارد

 
در این شب‌های مبارک، اعمال زیر نیز سفارش شده است:
۱) خواندن ۲ رکعت نماز برای سلامتی امام زمان (عج) و تعجیل در ظهور آن حضرت


۲) خواندن ۲ رکعت نماز برای شادی روح همه‌ی درگذشتگان و اسیران خاک و ۲۵ بار گفتن ذکر "اللهم اغفرلی لجمیع المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات"


۳) خواندن ۲ رکعت نماز تقدیم به اهل بیت پیامبر(ص) و خواندن دعای توسل


۴) خواندن ۲ رکعت نماز حضرت زهرا(س): در رکعت اول بعد از حمد صد مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحید


۵) خواندن سوره‌های مبارک دخان و قدر


اعمال شب نوزدهم ماه رمضان:
۱) صد مرتبه گفته شود: "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه"
۲) صد مرتبه گفته شود: "اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ"

۳) خواندن دعاهای زیر:   

    یکی از اعمال مستحبی شب نوزدهم ماه رمضان گفتن ذکر "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه" است

 

 

 گفتن ذکر "اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ" در بیست و یکم ماه رمضان فضیلت بسیار دارد

 
اعمال شب بیست و یکم ماه رمضان:
۱) خواندن دعای جوشن‌کبیر
۲) خواندن دعای زیر:    


 خواندن دعای جوشن‌کبیر یکی از اعمال شب بیست و یکم ماه رمضان است

 
اعمال شب بیست و سوم ماه رمضان:
۱) خواندن سوره‌های مبارک عنکبوت، روم و دخان
۲) هزار مرتبه خواندن سوره‌ی قدر
۳) خواندن دعاهای جوشن‌کبیر، مکارم‌الاخلاق و افتتاح
۴) خواندن دعای فرج
"أَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنْ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ فِي هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِيلاً وَعَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِيها طَوِيلاً َ"

۵) خواندن ۸ رکعت نماز و طلب استغفار و دعا برای خلق خدا

 

منبع:roshd.ir

 

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : سه شنبه 16 تير 1394
4عمل طلایی برای ماه شعبان

 

4عمل طلایی برای ماه شعبان
4عمل طلایی برای ماه شعبان

بسیاری از ما شاید نتوانسته ایم آن طور که باید از ماه رجب توشه برگیریم. پس چه خوب است قدر ماه شعبان را دانسته و پیش از ورود از اعمال و اذکار این ماه آگاهی کسب کنیم. باشد مقدمه ای گردد برای درک هر چه بهتر ماه مبارک رمضان. ان شاء الله

 

 1- تقرب جستن به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)

بر اساس روایت اسلامی ماه شعبان، ماه حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) است و در نتیجه توسل و تقرب جستن به آن نور الهی، بسیار مفید و راهگشا خواهد بود. کسی که می خواهد از این ماه بهترین بهره ها را نصیب خویش سازد، توسل به صاحب این ماه را باید در رأس امور قرار دهد. از این رو از جمله اعمال مشترک این ماه صلوات بر حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) دانسته شده و مردمان را به مداومت بر این ذکر در ماه شعبان توصیه کرده اند. 
در کنار ذکر "اللهم صلی علی محمد و آل محمد"، از امام سجاد(علیه السلام) روایت شده است که پیش از زوال و در شب نیمۀ شعبان این صلوات خاصه خوانده شود: "اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ ... ". "خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان ...". (ر.ک: مفاتیج الجنان، اعمال مشترک ماه شعبان)


2- روزه گرفتن

روزه داری در ماه شعبان، در شمار اعمالی است که بسیار مورد توجه ائمه (علیهم السلام) قرار داشته است. روایات فراوانی در باب روزۀ ماه شعبان از پیشوایان دینی به دست ما رسیده است که اهمیت والای آن را می رساند.
در روایتی از امام رضا(علیه السلام) آمده است که اگر کسی یک روز از ماه شعبان را روزه بدارد خداوند بهشت را بر او واجب می سازد. (الخصال، ج ‏2، ص 582)

صدقه دادن و کمک به نیازمندان از دیگر اعمال مورد توجه در ماه شعبان است. رسیدگی به حال مساکین و یاری رساندن به دیگران اجری عظیم در پیشگاه حضرت حق خواهد داشت به گونه ای که امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: "اگر کسی در ماه شعبان صدقه ای ولو به اندازۀ نیمی از خرما دهد، خداوند جسم او را از آتش جهنم دور خواهد ساخت"

از جمله روزهایی که در این ماه برای روزه گرفتن بسیار مورد توجه قرار گرفته است سه روز آخر ماه است به گونه ای که فرد روزۀ ماه شعبان خویش را به ماه رمضان متصل سازد. بر اساس روایات اسلامی برای چنین کسی پاداش دو ماه روزۀ متوالی نوشته خواهد شد. (فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 44)


3- استغفار

توبه و بازگشت به سوی خدا روز و ساعت خاصی ندارد. هر زمان که انسان در جان خویش احساس ندامت کرده و ابراز پشیمانی خویش را به سوی پروردگارش برد توبه صورت گرفته است. اما در برخی ایام زمینه های مساعد تری برای پذیرش توبه وجود دارد و یکی از آن ها ماه شعبان است. گفتن اذکار مربوط به استغفار در ماه شعبان، از دیگر اعمالی است که در این ماه شریف سفارش شده است. در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) منقول است:
"بالاترین دعا در ماه شعبان استغفار است و اگر کسی در این ماه هر روز هفتاد مرتبه استغفار نماید همانند کسی است که در غیر این ماه هفتاد هزار بار استغفار کرده است. کیفیت استغفار نیز چنین است که بگوید: "أستغفر الله و أسأله التوبة". (فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 56)
عجیب تر آنکه در روایت دیگری از پیشوای هشتم شیعیان آمده است که اگر کسی در کل این ماه هفتاد مرتبه استغفار نماید خداوند تمامی گناهان وی را می بخشاید ولو آنکه به اندازۀ ستارگان آسمان باشد!! (فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 44)


4- صدقه دادن

صدقه دادن و کمک به نیازمندان از دیگر اعمال مورد توجه در ماه شعبان است. رسیدگی به حال مساکین و یاری رساندن به دیگران اجری عظیم در پیشگاه حضرت حق خواهد داشت به گونه ای که امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: "اگر کسی در ماه شعبان صدقه ای ولو به اندازۀ نیمی از خرما دهد، خداوند جسم او را از آتش جهنم دور خواهد ساخت". (الخصال، ج ‏2، ص 582)
با در نظر گرفتن این روایت، حتی افراد کم بضاعت نیز می توانند نام خویش را در زمرۀ صدقه دهندگان در این ماه قرار داده و از اجر عظیم آن بهره مند گردند.


نتیجه

شعبان ماه نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله) است. این ماه بزرگ مقدمه ای است برای درک هر چه بهتر ماه رمضان و دست یافتن به آمادگی برای حضور هر چه بهتر و بایسته تر در ماه مهمانی خدا. بررسی روایات اسلامی فضائل و اعمال فراوانی را برای درک هر چه بهتر ماه شعبان نشان می دهد که ذکر تمامی آن ها در این مجال ممکن نیست. در شمار اعمال مشترک این ماه می توان به توسل جستن به ساحت مقدس پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به وسیلۀ ذکر صلوات، روزه گرفتن، استغفار و صدقه دادن اشاره نمود.
برای آگاهی از دیگر اعمال این ماه می توان از کتاب مفاتیح الجنان و فضائل الأشهر الثلاثة شیخ صدوق استفاده نمود.
امید است خداوند ما را در زمرۀ درک کنندگان ماه شعبان قرار دهد. ان شاء الله.

منبع: تبیان

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : سه شنبه 19 خرداد 1394
چه کسانی نزد خدا بخشیده نمی‌شوند؟

چه کسانی نزد خدا بخشیده نمی‌شوند؟

 


 

چه کسانی مورد خشم الهی هستند؟ چه کارهایی کردند که مورد خشم الهی قرار گرفتند که ما باید از آن کارها اجتناب کنیم؟

مهم‌ترین عامل غضب الهی
یکی از مهم‌ترین عوامل غضب الهی کفر است. یعنی پنهان کردن حقایقی که انسان نباید آنها را مخفی کند .

دومین عاملی که سبب خشم الهی می‌شود و ما باید از آن دوری کنیم دروغ بستن به خدا و دروغ شمردن آیات الهی است. آیا مخاطب این سخن فقط مشرکان صدر اسلام هستند یا ممکن است در میان ما هم کسانی باشند که مخاطب این باشد و به خدا دروغ ببندند؟

یکی از آیاتی که نشان می‌دهند که دروغ بستن به خدا چقدر خطرناک است، آیه 21 سوره مبارکه «انعام» است که می‌فرماید: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ»؛ چه کسی ظالم‌تر از آن است که به خدا دروغ می‌بندد یا آیات الهی را تکذیب می‌کند؛ بدانید که ستمکاران کامیاب نمی‌شوند. کسی که در زندگی ستم کند به سعادت و خواسته‌های مادی و معنوی خود نمی‌رسد.

خداوند در آیه 17 سوره مبارکه «یونس» نیز می‌فرماید: «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ»؛ کسی که به خدا افترا می‌بندد مجرم است و انسان‌های مجرم در زندگی کامیاب نیستند.

 

همچنین در آیه 32 سوره میارکه «زمر» می‌فرمایند: «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَکَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءهُ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْکَافِرِینَ»؛ پس کیست ‏ستمگرتر از آن کس که بر خدا دروغ بست و [سخن] راست را چون به سوى او آمد دروغ پنداشت آیا جاى کافران در جهنم نیست؟

دروغ بستن به خدا انکار توحید است. یکی از مصادیق روشن دروغ بستن به خدا شرک است یعنی کسی که برای خدا شریک و همتا قائل باشد. در جامعه چه کسانی برای خدا شریک قائل هستند؟ فقط مشرکان صدر اسلام به عنوان مشرک محسوب نمی‌شوند.

دروغ شمردن آیات الهی انکار نبوت است. شرک، ظلم است. دروغ بستن به خدا شرک است و شرک یک ظلم است اما این چه ظلمی است و معنای ظلم چیست؟ عدل از نظر لغت یعنی هر چیزی را در جای خود نهادن و ظلم هم یعنی چیزی را جای خود قرار ندادن.

شرک ظلم است اما ظلم اعتقادی است. عقیده به شریک و همتا برای خدا اعتقاد به چیزی است که وجود ندارد.

لقمان، پسرش را موعظه می‌کرد و می‌گفت که مشرک نشو و برای خدا همتا قائل نشو. شرک ظلم بزرگی است و این نوع شرک اعتقادی است.

خداوند در آیه 6 سوره مبارکه «فتح» می‌فرمایند: «وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِیرًا»؛ و [تا] مردان و زنان نفاق‏‌پیشه و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد برده‌‏اند عذاب کند بد زمانه بر آنان باد و خدا بر ایشان خشم نموده و لعنتشان کرده و جهنم را براى آنان آماده گردانیده و [چه] بد سرانجامى است.

ظالم‌ترین افراد/ کسانی که در پیشگاه الهی بخشیده نمی‌شوند
شرک موجب غضب خداست و آن قدر شرک در زندگی خطرناک است که قابل آمرزش نیست. سایر گناهان را ممکن است خداوند حتی بدون توبه هم بپذیرد. اگر کسی از گناهان کبیره اجتناب کند گناهان صغیره‌اش را خدا می‌آمرزد ولیکن مشرک را خدا نمی‌آمرزد مگر اینکه از شرک توبه کند.

کسی که مشرک شود به خدا دروغ بسته است بنابراین مشرک ظالم‌ترین انسان است و مشرک کسی است که برای خدا همتا قائل می‌شود.

گناهانی چه کسانی بخشیده می‌شود؟
 توحید محبوب‌ترین چیز نزد خدا و شرک خطرناک‌ترین گناه نزد خدا است. اگر کسی در زندگی موحد باشد سایر گناهانش قابل آمرزش است اما مشرک سبب خشمی است که هیچ‌گاه آمرزیده نمی‌شود مگر اینکه توبه کند.

امام علی(ع) در خطبه 176 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: سه مدل ظلم داریم؛ یک ظلمی است که خدا نمی‌آمرزد، یک ظلمی است که خدا از او رها نمی‌کند و ظلمی که خدا طلب نمی‌کند اما ظلمی که خدا نمی‌آمرزد شرک است.

شرک فقط مختص افراد بت‌پرست است یا ممکن است امروز هم شرکی حتی در جوامع اسلامی وجود داشته باشد؟

انواع شرک
در جوامع اسلامی آیا مشرک پیدا می‌شود؟ دو نوع شرک داریم؛ شرک جلی و شرک خفی. شرک جلی این است که انسان در اعتقاد بگوید خدا دو تا است. شرک خفی هم آن است که اگر کسی از انسان جباری اطاعت کند مطیع اوست و مشرک است که این شرک عملی است.

بسیاری از کسانی که ایمان آورده‌اند هم مشرک هستند. کسی که از شیاطین انس و جن اطاعت می‌کند و زیر بار طاغوت برود مشرک است و جامعه‌ای که پذیرای حکومت‌های طاغوت‌ امروز است مشرک هستند.

اگر کسی از حزب سیاسی اطاعت کند در حالی که باید از حق دفاع کند دچار شرک خفی شده است. شرک خطرناک‌ترین چیز برای جامعه اسلامی است.

از نمونه این شرک‌ها این است که بگوییم اول خدا و دوم شما به دادم رسیدید که این شرک است چرا که در همه حال باید خدا را یاد کرد. خدا برای انجام کار واسطه می‌‌آورد اما نباید واسطه الهی را به جای خداوند ستایش کرد. خداوند واسطه‌ساز و واسطه‌سوز است.

اینکه خداوند گناهان کوچک را می‌آمرزد در مورد گناهانی است که حق کسی را ضایع نکرده و به کسی ظلم نکرده است. خداوند حق خود را زودتر می‌بخشد اما اگر کسی به دیگری ظلم کرد خداوند او را نمی‌بخشد تا وقتی که آن فردی که حقش ضایع شده او را بیامرزد.

امیدواریم خداوند متعال ما را مورد عفو، عنایت و برکت خود قرار دهد.

 

منبع:farsnews.com

 

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : یک شنبه 30 فروردين 1394
آیات و احادیثی درباره احسان و نیکوکاری

آیات و احادیثی درباره احسان و نیکوکاری

 


قرآن کریم:
إنَّ اللَّهَ یأمُرُ بِالعَدلِ و الإحسانِ
خداوند به عدل و احسان فرمان می‏دهد
نحل ، آیه ۹۰ .

 

---------------------------------------
قرآن کریم:
و یُطعِموُنَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً و یَتیماً و أسیراً ، إنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللَّهِ لا نریدُ مِنکُم جَزاءً و لاشُکُوراً
و به [پاس] دوستی [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می‏دهند. "ما برای خشنودی خدا است که به شما می‏خورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی‏خواهیم
انسان ، آیه ۹ - ۸ .

 

---------------------------------------
پیامبرصلی الله علیه وآله :
وَاللَّهُ یُحِبُّ إغاثَةَ اللَّهفانِ
خداوند کمک به اندوهگین و یاری خواه را دوست دارد
الکافی ، ج ۴ ،ص ۲۷ .

 

 ---------------------------------------

امام علی‏ علیه السلام :
طوبی لِمَن أحسَنَ إلَی الِعبادِ و تَزَوَّدَ لِلمَعادِ
خوشا به حال آن که به بندگان خدا نیکی کند و برای آخرت خود زاد و توشه برگیرد
غررالحکم و دررالکلم ، ح ۵۹۵۵ .

 

---------------------------------------
پیامبرصلی الله علیه وآله :
مَن عالَ یَتیماً حَتّی یَستَغنِیَ أوجَبَ اللَّهُ لَهُ بِذلکَ الجَنَّةَ
هر کس یتیمی را سرپرستی کند تا بی‏نیاز شود ، خداوند ، در برابر ، بهشت را بر او واجب می‏کند
بحار الأنوار ، ج ۴۲ ،ص ۲۴۸ .

 

---------------------------------------
امام علی‏ علیه السلام :
کَما تُعینُ تُعانُ
آن گونه که یاری می‏کنی ، یاری می‏شوی
غررالحکم و دررالکلم ، ح ۷۲۰۹ .

 

---------------------------------------

امام صادق‏ علیه السلام :
اَیُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤمِنٍ کُربَةً ، نَفَّسَ اللَّهُ عَنهُ سَبعینَ کُربَةً مِن کُرَبِ الدُّنیا و کُرَبِ یَومِ القیامَةِ
هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند ، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور می‏سازد
مستدرک الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۴۱۳ .

 

---------------------------------------

امام علی‏ علیه السلام :
إنَّ أحَبَّ المُؤمنِینَ إلَی اللَّهِ مَن أعانَ المُؤمِنَ الفَقیرَ مِنَ الفَقرِ فی دُنیاهُ و مَعاشِهِ
محبوب‏ترین مؤمن نزد خداوند ، کسی است که مؤمن فقیری را ، در تنگدستی دنیا و گذران زندگی ، یاری رساند
تحف العقول ، ص ۳۷۶ .

 

---------------------------------------
امام صادق ‏علیه السلام :
اللَّهُ فی عَونِ المُؤمِنِ ، مادامَ المُؤمِنُ فی عَونِ أخیهِ
خداوند در پی یاری مؤمن است ، تا وقتی که مؤمن در پی یاری برادر خویش است
بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۳۲۲ .

 

---------------------------------------
امام صادق‏ علیه السلام :
تَواصَلوا و تَبارُّوا و تَراحَموا و کُونُوا إخوَةً بَرَرَةً کَما أمَرَ کُمُ اللَّهُ
با یکدیگر پیوند داشته باشید و به هم نیکی کنید ، و با یکدیگر مهربان باشید و همچنان که خداوند به شما دستور داده است ، برادرانی نیکوکار باشید
الکافی ، ج ۲ ، ص ۱۷۵ .

 

---------------------------------------
امام کاظم ‏علیه السلام :
إنَّ لِلّهِ عِباداً فِی الأرضِ یَسعَونَ فی حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ یَومَ القِیامَةِ
خداوند در زمین بندگانی دارد که برای برآوردن نیازهای مردم می‏کوشند ؛ اینان ایمنی یافتگان روز قیامت‏اند
الکافی ، ج ۲ ،ص ۱۹۷ .

منبع : hadith.net


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : سه شنبه 26 اسفند 1393
آخرین دونده

آخرین دونده


در سال 1968 مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. مسابقه دوی ماراتن لحظات آخر را سپری می کند. نفر اول، یک دونده از اتیوپی، از خط پایان می گذرد. در همین حال دوندگان بعدی  از راه می رسند و از خط پایان می گذرند. مراسم اهدای جوایز برگزار می شود و جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترک می کنند اما بلند گوی استادیوم اعلام می کند که هنوز یک دونده دیگر باقی مانده و از خط پایان نگذشته است. چند هزار نفر در استادیوم باقی می مانند و انتظار رسیدن نفر آخر را می کشند. مدتی بعد اعلام می شود که او دونده‌ای از تانزانیا به نام جان استفن آکواری است که در اوایل مسابقه افتاده است و زانویش آسیب دیده است.
ساعت 45: 6 عصر است و بیش از یک ساعت از زمان عبور نفر اول از خط پایان می گذرد. دونده ای تنها، لنگ لنگان با پای زخمی و بانداژ شده وارد استادیوم می شود. با ورود او به استادیوم، جمعیت حاضر از جا بر می خیزند و با کف زدن و با صدایی بلند او را تشویق می کنند انگار که او برنده مسابقه است! او از خط پایان می گذرد. خبرنگاری به او نزدیک می شود و از او می پرسد: «چرا با این درد و جراحت و در شرایطی که نفر آخر بودید و شانسی برای برنده شدن نداشتید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟»
آکواری می گوید: «من فکر نمی کنم شما درک کنید. مردم کشورم مرا 9000 مایل تا مکزیکو سیتی نفرستاده اند که فقط مسابقه را شروع کنم. آنها مرا فرستاده اند که مسابقه را به پایان برسانم.»
نام نفر اول مسابقه دوی ماراتن، دونده اتیوپیایی برنده مدال طلای مسابقه، چیست؟ احتمالاً به جزمستندات نتایج مسابقه المپیک سال 1968، در جای دیگری ثبت نشده است و با جستجو در اخبار و اینترنت هم، آن را نخواهید یافت.
برنده مسابقه کیست؟ جان استفن آکواری. چرا؟ زیرا او ارزشی را به ما یادآور می شود که خیلی ارزشمندتر و تحسین برانگیزتر از چیزی مانند نفر اول شدن است؛ پشتکار و استقامت.
او درس بزرگی به ما می آموزد و آن اصالت حرکت، مستقل از نتیجه است. او یک لحظه به این فکر نمی کند که نفر آخر است و شانسی برای نفر دوم یا سوم شدن هم ندارد.


|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : شنبه 2 اسفند 1393
حاجت هایی که در سجده خواسته می شوند مستجاب میگردند
حاجت هایی که در سجده خواسته می شوند مستجاب میگردند



هر کسی حاجت دارد، سر بر سجده گذارده و این ذکر را سه مرتبه بگوید و حاجت بخواهد که ان شاءالله برآورده مى شود:


 یا حَىُّ یا قیُّومُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ بِرَحْمَتِکَ اَسْتَغیثُ فَاکْفِنى ما اَهَمَّنى وَ لا تَـکِلْنى اِلى نَفْسى

امام باقر (ع ) فرمود: براى طلب رزق در سجده نماز واجب بگو:

یا خَیْرَ الْمَسْئُولینَ وَ یا خَیْرَ الْمُعْطینَ اُرْزُقْنى وَارْزُقْ عِیالى مِنْ فَضْلِکَ فَاِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظیمِ

اِنَّ الصّـادِقَ علیه السلام:

کانَ اِذا أَلَحَّتْ بِهِ الْحـاجَةُ یَسْجُدُ مِنْ غَیْرِ صَـلاةٍ وَ لارُکُوعٍ یَقُـوُلُ: یـا أَرْحَمَ الرّاحمینَ سَبْعا ثُمَّ یَسأَلُ حاجَتَهُ.

همانا امام صادق علیه السلام چون حاجتى مهم داشت بدون نماز و رکوع به سجده مى رفت و هفت بار مى گفت یا ارحم الراحمین سپس حاجت خود را از خدا درخواست مى کرد.

منبع:aghigh.ir


|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : شنبه 2 اسفند 1393
غلبه بر فقر!

غلبه بر فقر!

از ناملایمات زندگی آدمی، پدیده ی فقر و نیاز مالی است که روح بشر را آزار می‌دهد و گاه به خاطر عدم مهارت انسان‌ها در مقابله ی با فقر، آن‌ها را از مسیر فطریشان که رسیدن به سعادت و رستگاری است باز می‌دارد و به سوی خطرات مهلکی سوق می‌دهد.

قرآن کتاب هدایت انسان‌ها و نجات‌بخش آنان، راهکارهایی را برای غلبه بر فقر به آدمیان نشان داده است که ذیل به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌گردد.

مهارت شناختی غلبه بر فقر مالی
شناخت، منشأ رفتار، احساسات و عقاید انسان است. بدون شناخت دقیق از ماهیت فقر و فلسفه ی آن، بشر توان مقابله با آن را نخواهد داشت. از این جهت قرآن در گام اول، بشر را به حقیقت اموال دنیوی و ویژگی‌های آن آگاه می‌کند:

1 ـ احتیاج و فقر، ذاتیِ بشر
انسان موجودی است که هم در پیدایش و اصل وجودی خویش نیازمند بوده است و هم در ادامهء هستی، نیازمند به رزاق و افاضهء فیض حیات می‌باشد. خداوند در قرآن به این واقعیت تصریح کرده است:

ـ «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ ...»؛ «اى مردم، پروردگارتان را که شما، و کسانى را که پیش از شما بوده‏اند آفریده است ...». (بقره/21)

ـ «کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ...»؛ «چگونه خدا را منکرید؟ با آنکه مردگانى بودید و شما را زنده کرد باز شما را مى‏میراند [و] باز زنده مى‏کند ...». (بقره/28)

ـ «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ»؛ «خداست که خود روزى‏بخشِ نیرومندِ استوار است». (ذاریات/58)

وقتی آدمی به حقیقت فقر ذاتی خویش پی ببرد و بدان باور داشته باشد، هم در هنگام احتیاج و گرفتاری مالی سر تسلیم در برابر آن فرو نمی‌آورد، بلکه فقر غلبه پیدا می‌کند، و هم در صورت دارایی اموال باز خود را در برابر خدا فقیر دانسته و اموال را از آنِ مالک حقیقی آن می‌داند.

2 ـ اموال؛ وسیله ی آزمایش
عامل مهمی که در سلامت و عدم سلامت زندگی افراد نقش قابل توجهی دارد، نوع نگاه به پدیده‌های زندگی است. اگر نوع نگاه انسان به اموال و متاع دنیوی، وسیله ی آزمایش و عذاب برخی از انسان‌ها باشد، نه تنها احتیاج و نیاز او را آزار نداده، بلکه سعی و تلاش نموده و میدان آزمایش که سنت الهی است سربلند و سرافراز بیرون آید. در پرتو عقیده به آزمایشی بودن اموال، انسان فقر را تحمل می‌نماید و از خطرات آن مصون می‌ماند:

«وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظیمٌ»؛ «و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله‏] آزمایش [شما] هستند، و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است». (انفال/28)

3 ـ بهره‌های دنیا اندک و رزق نیکو نزد خدا
هر انسان عاقلی که قرآن را پذیرفته و دستورات آن را سعادت‌بخش دو سرای خویش می‌داند و جهان پس از مرگ را باور دارد، هیچ وقت راضی نمی‌شود بهره ی اندک دنیوی را بر بهره‌های ابدی اخروی ترجیح دهد.
در مقابل، انسان‌های کافر بهره‌های دنیوی را بر بهره‌های اخروی ترجیح می‌دهند:
«اللَّهِ الَّذی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ وَیْلٌ لِلْکافِرینَ مِنْ عَذابٍ شَدیدٍ*الَّذینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً أُولئِکَ فی‏ ضَلالٍ بَعید»؛ «خدایى که آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است از آن اوست، و واى بر کافران از عذابى سخت.*همانان که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مى‏دهند و مانع راه خدا مى‏شوند و آن را کج مى‏شمارند. آنانند که در گمراهى دور و درازى هستند». (ابراهیم/2 و 3)

خداوند در آیات متعددی به ناچیز بودن زندگی دنیا و ماندگاری زندگی اخروی تصریح نموده تا بشر با این نوع مهارت شناختی، غلبه بر فقر نماید :

ـ «قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقى‏ وَ لا تُظْلَمُونَ فَتیلاً»؛ «بگو: برخوردارى[از این‏] دنیا اندک، و براى کسى که تقوا پیشه کرده، آخرت بهتر است، و [در آنجا] به قدر نخِ هسته خرمایى بر شما ستم نخواهد رفت».(نساء/77)

ـ «وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏»؛ «و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کردیم [و فقط] زیور زندگى دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم، دیدگان خود مدوز، و [بدان که‏] روزىِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است». (طه/131)

امیدواری به رزق پایدار و بهتر، در قبال بهرهء اندک و فانی دنیوی توان غلبه بر پدیدهء فقر مالی را در آدمی تقویت می‌نماید و او را از هر گونه غم و اندوه و خیره شدن به اموالی که در دست دیگران است رها می‌سازد.

4 ـ رزاقیت خدا
یکی دیگر از مهارت‌های شناختی ارائه شده در قرآن کریم برای غلبه نمودن بر فقر مالی، باور داشتن به رزاقیت خداوند متعال است. به این معنا که روزی‌دهنده ی همه ی موجودات خداوند است:

«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ»؛ «و هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست مگر [اینکه‏] روزیش بر عهده خداست، و [او] قرارگاه و محلّ مُردنش را مى‏داند. همه [اینها] در کتابى روشن [ثبت‏] است». (هود/6)

«وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها وَ إِیَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم‏»؛ «و چه بسیار جاندارانى که نمى‏توانند متحمّل روزى خود شوند. خداست که آنها و شما را روزى مى‏دهد، و اوست شنواى دانا». (عنکبوت/60)

5 ـ امید به گشایش
کتاب زندگی آدمی را به پایان‌پذیری سختی‌ها رهنمون ساخته تا آدمی در پرتو امید به گشایش، تحمل ناخوشایندی‌های زندگی را در خود فراهم آورد:

«سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً»؛ «خدا به زودى پس از دشوارى آسانى فراهم میکند». (طلاق/7)
توجه به موقتی بودن سختی‌ها و گشایش آینده، توان انسان را افزایش می‌دهد و از شدت فشار روانی می‌کاهد و آن را تحمل‌پذیر می‌سازد.
 
نتیجه
زندگی دنیا آمیخته با سختی‌ها و مشکلات فراوانی که فقر یکی از مهم‌ترین مصادیق آن می‌باشد. خداوند والا مقام در کتاب هدایت، به انسان‌ها مهارت‌هایی آموخته است تا با استفاده از آن‌ها و به دست آوردن شناخت نسبت به واقعیت‌ها بر این مشکل همیشگی جهانیان فایق آیند.

منبع: مقاله ی «مهارت‌های غلبه بر فقر»، عبدالعلی پاکزاد
تبیان


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : سه شنبه 21 بهمن 1393
نشانه تسلط شیطان بر ما چیست؟

 

نشانه تسلط شیطان بر ما چیست؟



شکر واژه‌ای عربی است که در فارسی به سپاس ترجمه می‌ شود. لغت ‌شناسان عربی واژه شکر را به معنای شناخت احسان و نشر آن (لسان‌ العرب، ابن منظور، ج 7، ص 170، «شکر») و یا به تعبیر دیگر، تصور نعمت و اظهار آن معنا کرده‌اند. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 461، «شکر»)


شکر خداوند به این معناست که بدانیم هر نعمتی که به ما می ‌رسد از سوی خداست و هر چیز دیگری که واسطه رسیدن نعمت‌ها به ماست نیز به اراده خداوند واسطه رسیدن نعمت شده است. حالت روحی خاصی که در اثر این معرفت حاصل می ‌شود شکر نامیده می ‌شود.

البته هر انسانی به سبب فطرت و عقل به طور طبیعی نسبت به کسی که احسانی می‌ کند حالت شکرگزاری را دارد و می‌کوشد تا به هر طریقی شده تشکر نماید.

هم عقل این مفهوم را درک می‌کند و هم فطرت آدمی این حالت را پذیراست و خود را به نوعی نسبت به احسان ‌کننده و نعمت دهنده، متواضع می ‌یابد و می ‌کوشد به هر شکلی شده تشکر کند.


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : شنبه 20 دی 1393
ولادت پیامبر«صلی الله علیه و آله»

ولادت پیامبر«صلی الله علیه و آله»


به اتفاق علمای شیعه ،در این روز ، هنگام فجر روز جمعه در مکه معظمه ولادت با سعادت حضرت سیدالانبیاء محمد مصطفی«صلی الله علیه و آله»واقع شده است.ولادت آن حضرت با سلطنت انوشیروان عادل مقارن بود و در آن سال اصحاب فیل هلاک شدند.«تاریخ الموالید:ص5 و مصباح المتهجد:ص733 و تهذیب الاحکام:ج6ص2 و ....»

 

نام آن حضرت محمد«صلی الله علیه و آله»و کنیه ایشان ابوالقاسم است. نام پدر آن حضرت عبدالله،و نام مادر ایشان آمنه بنت وهب است.«اعلام الوری ج1ص43-45و کشف الغمه ج1 ص15»

 

در هنگام ولادت ،نوری از پیشانی آن حضرت لامع بود و بوی مشک از ایشان ساطع می گشت.نوری در آن شب از سمت حجاز ساطع شد و در تمام عالم منتشر گردید.تخت پادشاهان سرنگون شد،و همه آنان در ان روز لال بودندو نمی توانستند سخن بگویند.

ملائکه مقرب و ارواح اصفیای پیامبران در هنگام ولادت ان حضرت حضور یافتند، و رضوان خازن بهشت با حوریان نازل شدند،و ابریقهاو تشت از طلا و نقره و زمرد بهشت حاضر کردند و برای حضرت آمنه شربت ها از بهشت آوردند که او بیاشامد. ان حضرت را بعد از ولادت به آبهای بهشت غسل دادند و به عطرهای فردوس معطر کردند.«حق الیقین ص27»

 


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : جمعه 19 دی 1393
لطایفی از قرآن کریم

لطایفی از قرآن کریم

 



«بسم الله الرحمن الرحیم».


به نام او که زینت زبان ها و یادگار جان ها نام او، به نام او که آسایش دل ها و آرایش کارها به نام او، به نام او که راحت و رَوح روح ها و مفتاحِ فتوح ها نام او، به نام او که فرمان ها روان و حال ها بر نظام از نام او. بس قفل ها که به این نام از دل ها برداشته، بس رقم های محبت که به این نام از سینه ها نگاشته، بس بیگانگان که به [وسیله] نام وی آشنا گشته، بس غافلان که به وی هشیار شده، بس مشتاقان که به این نامْ دوست را یافته.

هم یاد است و هم یادگار، به نازَش می دار تا وقت دیدار. ;گِل را اثر روی تو گل پوش کند ;جان را سخن خوب تو مدهوش کند ;آتش که شراب وصل تو نوش کند ;از لطف تو سوختن فراموش کند نشان خاصّ اهل اخلاص در قوله تعالی «بسم الله الرحمن الرحیم»

ازامام جعفر صادق علیه السلام را پرسیدند از معنی «بسم» گفت: اسم از سِمَه است و سِمَه، داغ بود. چون بنده گوید: بسم الله، معنی آن است که داغِ بندگی حق بر خود می کشم تا از کسان او باشم. هر سلطانی که بُوَد، مرکب خاص خویش را سِمَت خویش دارد، آن را داغی مشهور بر نَهَد تا طمعِ دیگران از وی بُریده گردد.

هر مرکبی که داغ سلطان دارد از دستِ نشستِ دیگران آسوده بُوَد، عزیز و مصون، مکرَّم و محترم بُوَد. بازْ هر مرکبی که داغ سلطان ندارد، پیوسته ذلول و ذلیل بُوَد، در آسیب کوفت و کوب دیگران بُوَد. مثال بندگانِ خداوند جلّ جلاله، همین است. داغ الهی بر خواصّ اهل اخلاص، گفتار «بسم الله» است. هرکه این داغ دارد، در حمایت جلال است و در رعایت جمال و در خلعت قبول و اقبال. و هرکه این داغ ندارد، اسیرِ است و رنجور و مهجور. ظاهر او سُخرِه دست سلاطین و باطن او پایْ مال شده دیوان سرکش شیاطین. پس جهدی کن ای جوانمرد تا داغ عبودیت حق بر سر خود کِشی تا سعید هر دو سرایْ گردی، و چندان که توانی بکوش تا خویشتن را در کسی از کسان او بندی، تا عزیز هر دو جهان گردی. ;بنده خاصل مَلِک باش که با داغِ مَلِک ;روزها ایمنی از شحنه و شب ها ز عَسَس ;هرکه او نام کسی یافت از این درگه یافت ;ای برادر کسِ او باش و مَیَندیش ز کس یکتا گفتن و یکتا دانستن خدا قوله تعالی «و اعبُدُوا اللّه و لا تُشرِکوا بِهِ شیئا» (نساء، 36) ابتدا آیت، ذکر توحید است و توحید اصل علوم است و سَرِ معارف و مایه دین و بنای مسلمانی و حاجز میان دشمن و دوست. هر طاعت که با آن، توحید نیست، آن را ارج و وزنی نیست، و سرانجام آن جز تاریکی و گرفتاری نیست و هر معصیت که با آن توحید است، حاصل آن جز آشنایی و روشنایی نیست. توحید آن است که خدای را یکتاگویی و او را یکتا باشی. یکتا گفتن، توحید مسلمانان است و یکتا بودن، مایه توحید عارفان. توحیدِ مسلمانان، دیو رانَد، گناه شوید، دل گشاید. توحید عارفان، علایق بَرَد، خلایق شوید و حقایق آرد. توحید مسلمانان، بند بر گرفت، در بگشاد، بار داد.

توحید عارفان، رسوم و آیین انسانیت محو کرد، حجاب بشریت بسوخت، تا نسیم انس دمید، و یادگار ازلی رسید، و دوست به دوست نِگَرید. توحید مسلمانان آن است که گواهی دهی خدای را به یکتایی در ذات و پاکی در صفات و ازلیّت در نام و در نشان، خدایی که جز او خدا نِه، و آسمان و زمین را جز او کردگارْ نِه، و همچو او در همه عالمْ وفادارْ نِه. خدایی که به قَدْرْ از همه بَر است؛ به ذات و صفات، زِبَر است؛ از ازل تا ابد خداوند اکبر است. در مُلک، آمِن از زوال است و در ذات و صفات، متعال است. کس نبینی از مخلوقان که نه در وی نُقصان است یا از عیب نشان است و کردگار قدیم، از نقصان پاک و از عیب منزّه و از آفاتْ بَری. نه خورنده و نه خواب گیر، نه محلِ حوادث نه حالْ گَرد، نه نوصفت نه تغیُّرپذیر. پیر طریقت گفت: الهی! عارف تو را به نورِ تو می داند.

از شعاعِ وجودِ عبارت و بیان نمی تواند. موحّد تو را به نور قُرب می شناسد، در آتش مهر می سوزد، از نازْ باز نمی پردازد. مسکینْ او که او را به صنایع شناخت. درویشْ او که او را به دلایل جُست. از صنایعْ آن باید جُست که در آن گُنجَد. از دلایل آن باید خواست که از آن زیبَد. حقیقتِ توحید بر زبان جز کی آویزد؟ شرک و اقسام آن قوله تعالی: «اِنّ اللَّه لا یَغفِرُ اَنْ یُشرَک بِهِ و یَغفِرُ مادونَ ذلِکَ لِمَن یَشاء» یعنی خدای نیامرزد آن که انباز و شریک گیرند با وی و می آمرزد هرچه فرود از آن است، آن را که خواهد. (نساء، 48).
شرکِ عامْ دیگر است و شرک خاصْ دیگر. شرک عام شرک اکبر است و شرک خاص شرک اصغر. شرک اکبر آن است که کردگار عظیم و صانع قدیم را جل جلاله شریک و انباز گیرند یا او را نظیر و همتا دانند. یا به چیزی از خلقِ وی، ماننده کنند. هرکه این گوید، نه خدای را پرستنده است، که او بت را خواننده است، و به حقیقت از دین هُدی باز مانده. اعتقاد درست و دین پاک آن است که خدایِ جهانیان و آفریدگار همگان را پاک و منزه دانی از جفت و فرزند و انباز. نه خودْ زاد و نه کس او را زاد. از حدوث و تغیُّر و ولادت آزاد، مقدس از عیب و عجز و نیاز. در صفتْ پاک و در صُنعْ زیبا و در گفتْ شیرین و در مِهرْ تمام. خدایی که از اوهام بیرون و کس نداند که چون.

خدایی را سزا، و به خدا کاری دانا، و ز عیب ها جدا، در ذات و صفاتْ بی همتا. هرکه این اعتقاد گرفت از شرک اکبر بِرَست و با اصل ایمان پیوست. اما شرک اصغر دو قسم است دو گروه را، مؤمنان را ریاسْتْ در عمل و ترک اخلاص در آن، و عارفان را التفات است با عمل و طلب خلاص به آن. اما اثر آن در مؤمنان آن است که از ایمان ایشان بکاهد و در یقین ایشان خَلَل آورد، و درِ روشنایی به ایشان فرو بندد. مصطفی صلی الله علیه و آله می گفت: سخت می ترسم بر امت خویش از شرک کِهین؟ گفتند: یا رسول اللّه! شرک کِهین کدام است؟ گفت: آنکه عمل کند و در عملِ وی ریا بود. و نیز فرمود: می ترسم از [برای] امت خویش اگر شرک آرند، نه آنکه بت پرستند یا آفتاب پرستند، لکن عبادت به ریا کنند و خلق را با حقّ در آن عمل، انباز کنند.

و خداوند می گوید: هرکه عملی کرد و دیگری را با من از آن انباز گرفت، من از انبازان، همه بی نیازترم، جمله آن عمل به آن انباز دادم. امیرالمؤمنین علی علیه السلام مردی را دید سر در پیش افکنده، یعنی که پارسایم. گفت: ای جوانمرد! این پیچ که در گردن داری در دل آر که خدای در دل می نگرد. و شرکِ اصغر در حق عارفان آن است که بعد از اخلاص در طاعت و صدق در عمل، اگر چشمشان در آن عمل خالصِ آید یا طلب ثواب آن به خاطرشان فراز آید یا رستگاری خویش در آن عمل ببینند، آن همه در راه دین خویش شرک شمرند وز آن توبه کنند.
پایگاه حوزه


|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : پنج شنبه 18 دی 1393